شادی = غم

اینجا ایران است. فرقی بین روزهای عید وعزا نیست توی جفتشون دعاها با یک لحن خونده میشن. دیروز سالروز ولادت امام حسین بود و این یارو که تا چشاش هم ریش داره زیارت عاشورا را می خوند و گریه میکرد. چرا ما حق شادی نداریم؟؟ همچنین دیشب افتتاحیه المپیاد ایران بود شاید دیدید یه برنامه مسخره با مجری هایی بیمزه توی هوای آزاد، دریاچه آزادی . تا یک گروه اومدن دف بزنند برنامه رو قطع کردند و به استودیو برگشتن! چرا کارهای خودشون رو هم سانسور میکنند ای بابا این مداح ها هم روزهای شادی میخونن و گریه میکنن و هم روزهای عزا.  ماهواره هم که قدقن کردن واقعا اونهایی که ماهواره ندارن چی کار میکنن؟؟ خیلی سخته که بدون شادی و موسیقی زندگی کرد. جالبه سال دیگه المپیک گوانجو چینه و باید دید که اینها چه کار میکنن خب میشه حدس زد و تصور کرد. بازی فینال لیگ برتر سال 84 بود که استقلال قهرمان شد یادتونه؟؟ جشنی رو توی استادیوم آزادی گرفتن" گفتن آتش بازی داریم و قبل از شروع اش اول  از همه مسوولین که این برنامه را تدارک دیدن تشکر و مصاحبه کردن " بابا چه مراسمی دیدنی و خنده داری. فیلم بردار بجای اینکه آسمونو نشون بده کارتن های مقوای روی زمین رو نشون میداد که ازتوی اونها یک مشت فشفشه هایی به سمت آسمون پرتاپ میشن و تا یک متر بیشتر هم نمیرفتن، اون طرفتر هم چند تا ترقه و دینامیت سروصدایی راه انداخته بودن که بیا و ببین فکر کنم موادشون رو ازهمین چهارراه آزادی از دست فروشها خریده بودند. واقعا مسخره بود دودی توی هوا بود که هیچی معلوم نبود بهرحال باید قبول کرد که اینجا ایران است و این کارها معنا نداره. ببینیم امسال چی کار میکنن؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد