من و دندونام

 

من دندونهای ردیف و سفیدی دارم اما جنس خوبی ندارن! 

بچه که بودم کلاس پنجم ابتدایی با خواهر کوچکترم مشغول بازی بودیم که خواهرم یه اسباب بازی سمت من پرت کرد و ناگهان یکی از دندونهای جلوم چپ یه!  شکست و خونریزی کرد.... بعد از چند سال سیاه شد.... به دکترهای زیادی مراجعه کردیم ولی همشون می گفتن باید ۱۸ سالش تموم بشه که استخوان فک دیگه رشد نکنه! هنوزم برام سواله که وقتی نمی تونستن کاری بکنن چرا بهانه! بگو نه ... نمی تونم...  

خلاصه یه آقای دکتری پیشنهاد روکش رو برای دندونهام داد و ما هم قبول کردیم بهترین پیشنهادی بود که شنیده بودیم...  

 سال ۱۳۷۲ دندون سیاه شده رو دکتر برام کشید و دو تا روکش با محافظ پشت دندان برام گذاشت. دو تا دندون جلوم رو روکش خیلی تمیزی کردم که تا به کسی نمیگفتم کسی متوجه نمیشد! خیلی از اونها راضی بودم .... یادمه در سال ۱۳۸۲ بود که یادم نیست چه مدل ضربه ای بود که به دندونهای جلوم خورد ولی احساس کردم روکش دندونام یکمی جا به جا شدن! من خیلی با اینها مدارا می کردم و خیلی مراقبشون بودم تا  اواخر سال ۱۳۸۶ که احساس کردم لثه یکی از دندونهام ( دندون راستیم وجود داشت و فقط روش روکش بود و دندان خودم بود) خیلی درد می کنه در سال ۱۳۸۷کم کم دیدم کیست سفیدی بالای لثه دندون راستم ظاهر شده که شروع به بزرگ شدن می کرد! و از طرفی هم خیلی درد داشتم! 

خیلی دوران خوبی نبود منتظر ویزا و درگیر کارهای مهاجرت بودیم !  

از سال ۱۳۸۴ تو فکر ایمپلنت بودم ولی خیلی خیلی گرون بود! تنها راهی بود برای بی دندونها که دندون دار بشن! علم زیبایی دندان هر روز داره پیشرفت می کنه بخصوص اینکه طالب هم زیاد داره و خوشبختانه خیلی از خانومها فهمیدن که زیبایی دندان دو برابر زیبایی بینی صورت و لبخند رو زیبا می کنه. 

به خیلی از دکترهایی که در ایران تعدادشون هم کم نبود مراجعه کردم و خیلی از این تبلیغات رو این ور و اون ور کردم تا دنبال دکتری بگردم که کارم نیازی به دو باره کاری نداشته باشه و مهمتر از همه اینکه تمام کارهای ایمپلنت رو خودش انجام بده! خیلی از دوستانی که برای ایمپلنت مراجعه کردن می دونن که ایمپلنت مراحل زیاد و مختلفی داره که هر کدوم رو یک دکتر متخصص خود اون کار باید انجام بده!   

خلاصه یه آقای دکتری رو پیدا کردیم که خیلی کارش درست بود و همه اش آمریکا بود و ۳ ماه و ۴ ماه وقت می داد... تا اینکه یکی از دوستام اومد خونمون براش داستان رو تعریف کردم و گفتم که وقتم محدوده و می خوام برم و باید قبل رفتن به مسافرت کار دندونم رو تموم کنم ! اون هم گفت که داییش دندونهاش رو پیش یه آقای دکتری رفته و این بهترین دکتر بوده! اسمی که گفت همون آقای دکتری بود که من می خواستم ازش وقت بگیرم! بعد از صحبت با دایی ایشون فهمیدم بعد از ایمپلنت و اتمام کار بعد از ۲ ماه لثه هاش بالا کشیدن و ریشه ایمپلنت خیلی ضایع زده بیرون.... مونده بودم چی کار کنم! نه یه کامیونیتی که بتونم بهشون مراجعه کنم و آمار دکترها رو بگیرم و از طرفی هم به این کلینیک ها اعتماد نداشتم ... من بواسطه حساس بودن دندونهام خیلی دندانپزشکی می رم و وقتی دکتر آینه دندونو دستش می گیره می فهمم چند مرده حلاجه!........... بماند  

مطمئن بودم که با پیشرفت تکنولوژی علم دندانپزشکی هم پیشرفت می کنه ولی دکترها لزوما پیشرفت نمی کنن و خیلی از دکترها در همون سطح فارق التحصیلیشون می مونن حتی امروزه!  

با احسان تصمیم گرفتیم بیاییم استرالیا این کار رو انجام بدیم حداقل اگر دکترها از این سوتی ها بدن سوشون می کنیم! خوشبختانه به اینجا ها نکشید... در سرچهای دندانپزشکی های سیدنی وبلاگ دکتر ایرانی رو پیدا کردیم که مطبش تا خونه ما ۵ دقیقه راه بود تمام مطالب رو در مورد ایمپلنت در وبلاگشون واضح و شفاف توضیح داده بودن و هر سوالی هم هرکس کرده بود خیلی زیبا جوابشون رو داده بودن! من خودم وبلاگ نویسم و می دونم وبلاگ نوشتن و اون رو آپ تو دیت نگه داشتن کار راحتی نیست و شخص باید خیلی حوصله و معلومات داشته باشه! از کار ایشون خوشم اومد و با احسان تصمیم گرفتیم که بریم مشاوره! جلسه اول مشاوره نمی دونم چرا از ایشون خوشم اومد و فکر کردم می تونم بهش اعتماد کنم ... کارهای زیبایی که انجام داده بودن رو روی پروژکتور برامون نشون داد که هیچ دکتری برامون این کار رو نکرد البته آلبوم داشتن اما پرونده عکس از دوره های مختلف ایمپلنت و ... هر مریض به این ظریفی اون هم توی مطب خودشون و زیر دست خودشون نه! اکثرا به شما مدلهای خارجی نشون می دن که اینها کار ماست!!!! ..... جلسه مشاوره با دکتر رجالی ایشون احساس اطمینان خاصی رو به من دادن و با اعتماد به نفس در مورد کار من صحبت می کردن.

 

آقای دکتر رجالی که وبلاگشون اینجا است و لینک وبلاگشون هم همیشه در کنار وبلاگ بنده هست برای اینکه من مطالب ها و پرسش و پاسخ هاشون رو برای افزایش معلوماتم دنبال می کنم به من پیشنهاد دادن که ۲ تا جراحی قبل رفتن داشته باشم و یک دندان موقت برای مدت کوتاهی که سیدنی هستم و در اولین مراجعتم به ایران کار دندونهام تمام خواهد شد... 

 و مهمتر از همه برای من این بود که تمام مراحل کاشت استخوان رو هم خودشون انجام دادن و به نحو احسن با وجود اینکه دوتا جراحی خیلی سختی داشتم اما خاطره بدی ندارم. 

من کلا از دندان پزشکی می ترسم با وجو اینکه بیشتر از دکتر عمومی دندانپزشکی رفتم٬ اما وقتی دکتر رجالی روی دندانهام کار می کردن با اطمینان خاطر و بدون استرس بودم و فقط متمرکز دردم بودم و بازم حاضرم با ایشون جراحی داشته باشم ... تا الآن که راضی بودم خدا کنه آخرین عملم هم به همین خوبی و حتی بهتر هم باشه!  

 

اولین جراحی من رو اینجا دکتر نوشت

اینم یکی از عکسهای دومیش !   

  

 

نظرات 7 + ارسال نظر
نگاهی نو جمعه 11 اردیبهشت 1388 ساعت 13:19

دست اقای دکتر درد نکنه
ولی خدایی عکس را دیدم یه جوری شدم چی کشیدی مادررررررررررررررر

واقعا خودمم یاد دردم میافتم موهای تنم سیخ می شه!

لاله شنبه 12 اردیبهشت 1388 ساعت 12:30 http://barani.ca

واییییییییییییی فرشته، این عکس چیه؟ حتما دردش هم خیلی شدید بود. موقع جراحی،آدم هیچ چی نمیفهمه، بعد دردش حساب آدم رو میرسه

بعدش تا مدتها هیچ حسی در ناحیه بالای لب و بینی نداشتم ولی باورت نمی شه که فقط چند روز اول درد و خونریزی داشتم!

محمد شنبه 12 اردیبهشت 1388 ساعت 21:17 http://mohamed.blogsky.com

چقدر دراکولایی بهت میاد.)))
امیدوارم الان دندونات خوب باشن و از عملی که کردی راضی باشی.
حالا همه ی تقصیرا رو هم ننداز گردن خواهر بیچارت دیگه! رفتی کلاس بوکس زدن دندونت رو اینجوری کردن اونوقت میگی آبجیم زده!))))))

آخه توی ۹ سالگی کی می ره بوکس که من ۱۰۰ امیش باشم!

حسام یکشنبه 13 اردیبهشت 1388 ساعت 13:12 http://hessamm.blogsky.com

یعنی با این حساب تابستون ایران نمیاین؟!

بستگی به کار احسان داره!

پیمان-سیدنی به روایت تصویر یکشنبه 13 اردیبهشت 1388 ساعت 15:13 http://sydneyinframe.blogfa.com

این کارای دندانپزشکی هم اعصاب میخواد

دندون بدترین درد رو داره ولی درمان سریعی هم داره درضمن هزینه خیلی بالایی هم داره.

احسان دوشنبه 14 اردیبهشت 1388 ساعت 21:25 http://nagofteh-ha.blogsky.com

این حسام هم ماهیگیر قابلی باید باشه...!!! از آب گل الود ماهی میگیره! نه حسام جان. ما میایم شما ۲ تا بیشتر سفارش بده!

سارا سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388 ساعت 10:20

وایییی فرشته جون دلم ریش شد.... خیلی درد کشیدی؟
راستی اینقدر میگن اینجا هزینه دندون گرونه، گرون بود؟ اونهم عمل، نه پرکردن ساده...
امیدوارم زودتر بهبود پیدا کنی

درد که زیاد بود مخصوصا وقتی یاد پولش می افتادم دوبرابر میشد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد