لبخند

 

استرالیایی ها توی فرهنگشون که وقتی به هم نگاه می کنن لبخند می زنن !!! این کار از دید من خیلی بیمزه و مسخره بود به کسی که نمی شناسیش لبخند بزنی؟؟  

اما الآن خیلی برام خوبه وقتی خسته ام و حوصله ندارم و ناراحتم باید جواب لبخند یکی رو با لبخند زدن بدم و این به بهتر و شاد شدن روحیه ام خیلی کمک می کنه. منم که وقتی لبخند میزنم نیشم تا بنا گوشم وا میشه! کلا خوش خنده تشریف دارم .

توی ایران یادمه وقتی به یکی نگاه می کردم یا یکی بهم نگاه می کرد ناخودآگاه بهم چشم غره می رفتیم یه جوری بهم نگاه می کردیم که چیه؟؟؟ چیه؟؟؟ آدم ندیدی؟؟؟ نگا داره !!!  

 

بیایین با هم دوست باشیم و بهم لبخند بزنیم ... اگر سخت بود حتما توی ذهنمون یه دنیا جوک و خاطرات خنده دار داریم که بهشون بشه یه لبخن زد.

نظرات 5 + ارسال نظر
احسان چهارشنبه 17 تیر 1388 ساعت 23:43

به نظر نمی رسه این فقط قانون اینجا باشه که به هم لبخند میزنن. برعکس این قانون ایرانه که هیچکی به هیچکی لبخند نمیزنه.

شاید ... ولی واقعا جو ایران خیلی سنگینه اگه به کسی لبخند بزنی میگن " وا ... اینو نیگا دیوونه است خود به خود می خنده "

محمد پنج‌شنبه 18 تیر 1388 ساعت 14:51 http://mohamed.blogsky.com/

سلام فرشته
دیگه کم کم داشتم نگرانت میشدم .چند روز نبودی.)
فرشته حالا میدمنی جالبترش چیه! اینه که تو ایران یهو همینجوری حالت خیلی خوب باشه و جوگیر هم باشی و بخوای لبخند بزنی به ئیگران. ))
من خودم آخر خنده ام .یعنی وقتی شروع کنم دیگه ول کن نیستم.)
اینم یه خاطره ی مرتبط:)
امسال تو ایران سال تحویل نزدیک ظهر بود.منم با اینکه خیلی خیلی خسته بودم حتما تصمیم گرفته بودم ساعت چهار صبح برم درکه و لحظات قبل از سال تحویل رو تو دل کوه زندگی کنم.یعنی بهقول معروف اند انرژی بودم.خلاصه رفتم پلنگ چال و موقعبرگشتن شد.یهویی همینجوری به ذهنم رسید بذار به هر کی داره میاد بالا لبخند بزنم و بگم خداقوت! اصلا یادم رفته بود اینجا ایران است!یعنی میدونی با خودم فکر کردم ادمایی که این موقع و تو این شرایط اینجان حتما از لحاظ روحی به هم شبیهترن.
اولی که اصلا جوابم رو نداد.یه پیر مرد فکر کنم نفسش یاری نداد جوابم رو بده.یهو دیدم دو تا دختر دارن میان.خب چه اشکالی داشت.نیشم رو باز کردم با صدای رسا گفتم:سلام ! وقتتون به خیر! چه روز قشنگیه!
دوتایی به هم نگاه کردن! اخم کردن و رفتن!
اونقدر خورد تو ذوقم که تا پایین کوه هر کیو دیدم اخم کردم.به دختراشم اصلا نیگاه نکردم دیگه!)))

شانس آوردی بانوی اصفهانی اونجا نبود ! هاهاهاهااااااااااااااااا

رویا کیا پنج‌شنبه 18 تیر 1388 ساعت 22:03

سلام
ببخشید اصلا قصد جسارت نداشتم
و نظرها هم متفاوت هست
اما من همیشه اگه نگم اغلب موارد
به همه لبخند میزنم همه هم به من لبخند میزنند تو همین ایران

واقعا آفرین داره کاش همه مثل شما بودن !!!
شاید من بد می خندم .... !!!

آره منم اولین بار فکر کردم یک مشکلی تو لباسم یا چهرم دارم که همه لبخند میزنند بعدا فهمیدم نه بابا اینجوری نبوده و مشکل از فکر بد بین منه نه از لباس یا چهره ام

چقدر خوبه که آدما بتونن خوبی ها و سلامتی ها رو با لبخند جواب بدن

حسام یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 13:02 http://hessamm.blogsky.com/

چند روز پیش ساعت ۶ صبح از خونه اومدم بیرون، تا رسیدم توی خیابون یه پیرمردی در حال ورزش کردن از کنارم رد شد، لبخند زد، منم لبخند زدم و گفتم صبح بخیر. دیدم یهو وایساد، برگشت طرفم و دو دستی بغلم کرد و ماچم کرد!
گفت انقدر به هر کی لبخند می زنی مثل برج زهرمار نگاهت می کنه یکی رو که جواب آدمو می ده باید ماچش کرد!!!
دلم برای خودمون خیلی سوخت!

چه باحال ! ... چه اتفاق جالبی !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد