بوی نو

باد آمد و بوی عنبر آورد         بادام و شکوفه بر سر آورد


پنجره ها رو که باز کردم یه نسیم خنکی اومد دستامو گذاشتم رو بازوهامو و گفتم " نوروز داره میآد " توی ایران اگر بودم الآن کلی فکر نوروز بودم ... چی کار کنم که نوروز بیاد خونمون ؟؟؟؟


امروز رسما خونه تکونی خونه ما شروع شد. باورم نمی شد که توی این مدت اینقدر لباس جمع کرده باشیم... نمی دونم چرا نمی تونم یکسری از لباسهامو با وجود اینکه سالی یکبار هم سراغشون نمی رم دور بندازم و یا ببخشم ...

 خونه تکونی هم خونه تکونی های قدیم هاااااا به معنای واقعی ارزش کلمه رو داشت. ما که سوسولی دستمال می کشیم و ... البته توی ایران کلی بشور بساب داشتم اما اینجا لامصب کثیف نمی شه که!!! اول از کمد دیواریمون یا بهتر بگم closet شروع کردم و تمام چوب رختی ها رو از لباسها جدا کردم و گذاشتم توی ماشین ظرفشویی تمیز شسته بشن حالا هم نوبت دیوارهاشه یه دستی بکشم . به یاد مادربزرگم که اول از توی کمدهاش شروع می کرد و بقجه هاشو باز می کرد و صابون توی اونها رو عوض می کرد فکر کنم امسال هم همینکار رو بکنه بهترین قسمت خونه تکونی خونه مادربزرگ بود ..... ولی خدایی تصمیم گرفتم یه سری لباس رو بریزم دور اونم از لباسهای " احسان "




امیدوارم که یاد نوروز و اومدن نوروز از خونه هیچ ایرانی رخت نبنده!!! به امید خونه تکونی دوزملی و جاناسینن همه ایرونی ها عزیز، شما در روال مراحل خونه تکونی قرار خواهم داد. و چند نوع ماسک زیبایی و بهاری برای عید براتون خواهم نوشت... دستکش و دستمال سر یادتون نره. 

نظرات 6 + ارسال نظر
پروانه شنبه 8 اسفند 1388 ساعت 18:36 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

مادرم می گفت بچه بودن شب عید کاسه بشقاب گلی هاشونو میزدن می شکستند و برای بچه ها این موضوع خیلی جالب بود.
حالا بهش میگن فنگ شویی..

درست به همین دلیلی که اون سر دنیا خون نوروز تو رگای ایرانی تو می جوشه این رسم هزاران ساله که زنده مونده و هیچ کسی نتونسته از پا درش بیاره.

شما که بهار 58 یادت نمی آد . می خواستن نوروز رو جمع کنن حتی دانشگاهها هم زود شروع شد یادمه دوازه فروردین من تهران بودم و روزای قبلش دانشگاه.
همین دو سه سال پیش این آدم عجیب هم می خواست تعطیلی عید فطر و قربان رو به هم بچسبونه و جایگزین نوروز کنه

در خواب بیند

حتمن خبر رو شنیدی که روز جهانی نوروز در سازمان ملل به رسمیت شناخته شد
http://drshahinsepanta.blogsky.com/

آره پارسال به رسمیت شناخته شد و اباما هم تبریک نوروزی گفت اما این نوروز به اسم ۱۲ یا ۱۳ کشور به ثبت رسید که ایران هم یکی از اون کشورها بود نه پایه گذار و مادر نوروز که این خیلی برای ما ایرانی ها گرون تموم شده و میشه!!!

خیلی از ایرانی های اینجا رو می شناسم که نورورز براشون مهم نیست و حتی بچه هاشون در مورد نوروز چیزی نمی دونن ؟؟؟

پروانه یکشنبه 9 اسفند 1388 ساعت 20:27

خبر به این داغی رو میگی پارسال تصویب شده!
این قطعنامه در 4/12/88 تصویب شد.

این قطعنامه از ابتدا با همکاری چند کشور آماده شده بودکه همین چند روزه به تصویب رسید

فرشته جان وقتی می گوییم نوروز ایرانی منظورمان ایران با جغرافیای الان نیست. به گفته ی همه ی اهل تاریخ و فرهنگ و ادب «ایران فرهنگی».

حالا که نرفتی لینکی که برایت گذاشته بودم بخوانی قسمتی از آن را اینجا برایت می نویسم:
در این نشستِ مجمع عمومی سازمان ملل تاکید شد: نوروز همچون زبان مشترک میلیون ها انسان در آسیا، شبه قاره هند، آسیای مرکزی، خاورمیانه، قفقاز، بالکان، حوزه دریای سیاه و بسیاری از نقاط دیگر جهان در آمده است. امروز بیش از 300 میلیون نفر نوروز را در سراسر جهان گرامی می‌دارند. بزرگداشت نوروز بزرگداشت ریشه‌ها، تاریخ و ارزش‌های تمدن‌های درخشان بشری است که در طول قرن‌ها ارزش‌های انسانی را منتقل ساخته اند. ترویج و پیشبرد فرهنگ زندگی سازگار با طبیعت یکی دیگر از جنبه های نوروز است که همسو با بسیاری از اهداف سازمان ملل است

می بینی چقدر زیبا نوشته اند.

**
اونهایی که از ایران رفته اند: هر کسی آزاد است هر نقطه ای که دوست دارد برای زندگی انتخاب کند.(از اصول حقوق بشر) حالا اونها خودشان را با آنجا تطبیق داد ه اند. شاید ریشه هاشونو در اونجا می بینند. همشه میگم اونهایی که میرن می خوان خودشونو پیدا کنند. امیدوارم اونها خودشونو پیدا کرده باشند

ممنون از اطلاعاتتون... والله پارسال توی روزنامه اینجا این خبر رو پخش کرد. شاید هم نوشته بوده که قراره به ثبت برسه ولی بهر حال خوشحالم که نوروز جهانی شده و امیدوارم روزی بیاد که این روز رو به پارسیان تبریک بگویند.

احسان دوشنبه 10 اسفند 1388 ساعت 12:37

همواره از شنیدن خبر دور ریخته شدن لباس هام خوشحال میشم عزیزم. چون نشون میده هفته بعدش یه لباس جدید میاد جاش!!!
میگن یه نصیحت دوران کودکی میتونه تمام سرنوشت آدم رو عوض کنه ها.... من رفتم بسکتبال دوران راهنمایی و دبیرستان همه هم گفتن اشکالی نداره. اما دریغ که از همون سال که قد کشیدم هر سال عید پرده ها و شیشه ها مال من بود. تازه روزهای معمولی هم باید برم بالای کابینت یه چیزی بیارم یا...
خلاصه غصه نخور عزیزم... شوهرت بسکتبالیسته با ۱.۸۵ قد!!!

اگر من گذاشتم شما لباس بخری!!! تو خواب ببینی! اینایی که خریدی مارکهاشون روشه رو بپوش رنگ و وارنگ ردیف کردی ....

آره خدایی عاشق کار کردنتم ...! خودت می دونی دیگه؟

نگاهی نو سه‌شنبه 11 اسفند 1388 ساعت 10:28

من که عاشق بهارم و عید و تولد بازی ها
حس خیلی خوبی داره

اره ولی بدترین قسمت عید مشق های نورورزی بود

حسام سه‌شنبه 11 اسفند 1388 ساعت 14:25 http://hessamm.blogsky.com

احسان یا کاری انجام نمی ده یا اگه انجام بده با جون و دله. درست مثل خودم!

اوه اوه خدا به داد برسه!!! چه شود پسسسسسسسسسس

محمد سه‌شنبه 11 اسفند 1388 ساعت 20:14 http://mohamed.blogsky.com/

من عاشق نوروزم.باور کن هر سال که عید میاد میشم یه بچه کوچولو با یه دنیا انرژی و ذوق.) منتظر بهارم خیییلی.

اینجا که پاییزه!!! ولی هوا خیلی خیلی خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد