کاریکاتور روزنامه کلمبوس

ای بابا شما هم سوژه ندارین هآ ... هی واسه این ایرانی های بیچاره و بی صدا هی کاریکاتور بکشید و چرت و پرت بنویسین ها !!!!! بسته دیگه خجالت بکش دوست داری خواهر و مادرت حرف بشنون؟؟؟

روزنامه کلمبوس دیسپچ روزنامه اصلی شهر کلمبوس در اوهایو کاریکاتور زیر را منتشر کرده است

 

حالا درسته اینجا ایران است و ایرانی جماعت هم از عرق میهن پرستی و ایران دوستی و ... چیزی نمی دونن اما خب حق هم دارن طفلک ها باید به روش اعراب بخورند و بیاشامند، به روش عراقی ها و افغان ها لباس بپوشند و به جای نوروز توی اعیاد اعراب خیابانها رو چراغونی کنن و اول هر ماه قمری رو مشخص بکنند. برای عربهای فلسطین و عراق و ... کمک مالی میفرستند "نیست خودشون نیازمندو گدا ندارن" و آخرش هم اجناس آشغال چینی و هند و تایوان و . . . رو بپوشند و بجای اینکه توی مدارسمون شاهنامه تدریس بشه درس عربی تدریس میشه و از پادشاهان ساسانی و هخامنشیان که از افتخارات بشرند به ستمگری یاد میشه!!! خب بابا این ایرانی مادرمرده اصالت خودشو گم کرده. اصل و نصب نمیدونه چیه؟؟؟نمیدونه مال کدوم قوم بوده ایرانی ها زمانی قوم برتر بودن و حالا از دید یک کاریکاتوریست احمق سوسک فاضلابند که از ایران دارن فرار میکنن و کشورهای اطراف و به کثافت میکشن این کاریکاتوریست خ... نمیدونه که کشورهای اطراف توی کثافت و بیماری دست و پا میزنن. البته یه چیزی هست که اگه به این کاریکاتور بیشتر دقت کنید میفهمید-شاید منظورش (سیاسی) این بوده که ایران داره توی کار آمریکا و اسراییل توی این منطقه ها دخالت میکنه چون سوسک ها فقط به سوریه لبنان و افغانستان و عراق رفتند. - شاید هم منظورش ارسال یا صادر انسانهای خاص با پوشش خاص باشه و یا کمک های مردم بدبخت ما.

شاید من حق نداشته باشم اینو بگه چون نه وابستگی به ایران دارم نه خاطره خوب و نه علاقه ای بهش. دوران کودکی ام در جنگ و  بمباران گذشت دبستان رو روی موکت مینشستیم و درس میخوندیم دوران نوجوانی را با کاکل و شلوار پانک و خ ولیعصر گذشت و بعدش هم که کمیته و بگیر بگیر و سهمیه بندی دانشگاه ها و . . . اما هنوز دیر نشده بیایید ایران رو دوست داشته باشیم و صاحب اون باشیم این خاک یادگار آبا و اجدادی ما است بیایید به هر قیمتی شده نذاریم اصالت، نوروز، مهرگان و رسم زیبای از روی آتش پریدن سه شنبه آخر سال رو ازمون بگیرن و بیایید سر این ایرانی های دورنگ و گدا-گشنه رو که زیرآب همدیگر رو میزنن، زیر خاک کنیم تا کسی به خودش اجازه این کار رو نده یه چیزی تو مایه های دست در دست هم دهیم به مهر و . . .

 

نظرات 2 + ارسال نظر
حسام شنبه 24 شهریور 1386 ساعت 17:25 http://hessamm.blogsky.com

باز صد رحمت به شما. با اینکه می گی به ایران علاقه ای نداری و خاطرات بدی ازش داری، باز هم این مطلب رو می نویسی و آخرش دعوت می کنی به پارسی کردن ایران از اعراب.
خیلی ها هستن که هزار جور ادعای ایرانی بودن و عرق ملی دارن اما هیچ بخاری ازشون بلند نمی شه.

ز تخم ملخ خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیدست کار
که تاج کیانی کند آرزو
تفو چرخ گردون تفو!!!

نمی دونم کی می شه دست این عربها رو از مملکت قطع کرد و ایران رو به ایرانی که شایسته اسمش باشه برگردوند. به زمان داریوش ها و کوروش هایی که اولین نویسندگان قوانین بشریت بودند.

دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفهاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه

حتما اگه من و شما توی وبلاگ هامون اینکار رو بکنیم شاید بتونیم دین خودمون رو به کوروش و داریوش و پارسی عطا کنیم. اما در مورد کوتاه کردن دست اعراب کلی راه است. اونو بهت قول نمی دم.

صابر دوشنبه 26 آذر 1386 ساعت 08:46

فرشته خانم تو اصلا خودت رو ناراحت نکن که یک آمریکایی بی بته و قطعا بی پدر و مادر چی کشیده.یعنی کار این بچه اینقدر مهمه که تو خودت رو ناراحت کنی .بذار اونا تو لجنزار خودشون دست و پا بزنند.باشه؟

ما اگه ناراحت میشیم بخاطر ایران و اصالت ایرانی ما است وگرنه که ...
راستی ایشون امریکایی نبوده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد