روز کوروش و هفتم آبانی دگر

            

". . . آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند. . . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این سرزمین وارد آید. برده داری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم..." کوروش کبیر

 

کوروش سیروس در انگلیسی- cyrus the great - و کوروس در یونانی، یکی از چهره های برجسته تاریخ شناخته شده است.  

ایرانیان او را پدر، یونانیان او را قانونگذار و یهودیان اورا مسیح نجات دهنده، می نامیدند.

 

تو ای کوروش، ای نیک آموزگار           پیام آور پاک پروردگار

ستایش کنم خاک پای تو را               نشستنگه جان فزای تو را

هم آرامگاهت که اندرجهان               بر او سوده سر خسروان و مهان

 

مادر کوروش ماندانا دختر آ‍‍‍ژی دهاک پادشاه مادر و پدرش کمبوجیه اصیل زاده ای پارسی بود. پس از بزرگ شدن بر اژی دهاک که بر مردمان ستم میکرد ودستور قتل کوروش را داده بود، پیروز شد و بدون خونریزی سرزمین ماد را تسخیر کرد. کوروش مردی دانا و بزرگ منش ودر کشورداری فردی با درایت کامل بود.

کوروش یهودیان را از اسارت بیرون و به دستور او ساخت معبد مقدس آنها آغاز شد که یهودیان این کار ار معجزه ای از طرف خدا می دانند. کوروش کبیربنیاد شاهنشاهی عظیمی را گذاشت که از دریای مدیترانه درغرب تا رود سند در شرق و از دریای سیاه در شمال تا به صحرای عربستان در جنوب بود. کوروش در سال پانصد و سی پ.م. در جنگی که در شمال شرقی شاهنشاهی اش داشت جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر پاک کوروش کبیر را به پاسارگاد، به آرامگاهی که از یک اطاقک و شش پله درست شده بود بردند. پیکر او در یک تابوتی از سنگ آهک قرار دادند. بر روی آرامگاه او چنین نوشته شده است: ای انسان، بدان که هر که هستی و از هر کجا که بیایی، من کوروشم، کسی هستم که شاهنشاهی را برای ایرانیان و این دولت بی کران را بنیان نهادم. پس هیچ وقت به این آرامگاه و این خاکی که مرا پوشانده است رشک مبر  

در این پارسگرد و در این مهد پاک                بریزم همی اشک بر روی خاک

تو ای دادگر شاه پوزش پذیر                        به بینادلی دست ما را بگیر

همه تارو پودم پر از مهر توست                   جهان را نیازی بدان چهرتوست

 

 

کوروش کبیر در قرآن مجید با نام ذوالقرنین یاد شده است که در مورد اثبات این قضیه و توضیح آن در آینده نزدیک حتما برایتان خواهم نوشت. 

        تویی فره فر شاهنشهان                     که پاکیزه جانی و روشن روان 

کوروش کبیر نه تنها به مردمان کاری نداشت بلکه حتا به دین و آیین آنها احترام میگذاشت و با اینکه یکتاپرست و زرتشتی بود خدایان دیگر جاها را از جمله مردوک خدای بابل را گرامی میداشت. کوروش در همه جا از خود سخاوت نشان میداد.

گزنفون درباره ای او نوشته:   " هنوز هم زیبایی خارقالعاده نیکوکاری و بخشش بی کران، دانش دوستی بی حد و آمال بلند کوروش، موضوع داستانها و ترانه های مردمان است و هرکسی آرزو دارد در شاهنشاهی او زندگی میکرد.

 

پندارنیک، گفتار نیک، کردار نیک کوروش در تمامی دوران ستودنیست. در این سال که پارسی دیگر (ندا) استوره ای دیگر در تاریخ حقوق بشر شد.  بیایید کوروش را گرامی تر داریم و قدر دان آموخته هایش به جهانیان باشیم. هرچند که ایران در روز بزرگداشتش خاموش نشسته. در دلهایتان یاد آن استوره ی انسانی را زنده نگه دارید. باشد که کوروش در اذهان و دلهای ما ایرانیان تابنده و جاودان بماند.

هفتم آبان ماه روز کوروش کبیر

 

                  

 

این روز رو در رادیو و تلویزیون و رسانه های ایرانی دنبالش نگردین بلکه در دلها و یادهای خود این اصالت باشکوه رو حفظ کنید و در یادهای ایرانیان به یادگار نگاه دارین. این روز یکی از برزگترین روزهای خداوندگار است که به ایرانیان شکوه و جلال را هدیه کرد... این روز را مصداقی روزی باشکوه به فرزندان خود بیاموزید تا آنها هم بدانند ایرانی یعنی چه؟!؟   

 

تو ای کوروش، ای نیک آموزگار           پیام آور پاک پروردگار

ستایش کنم خاک پای تو را               نشستنگه جان فزای تو را

هم آرامگاهت که اندرجهان               بر او سوده سر خسروان و مهان

 

 

روز هفتم آبان ماه روز کوروش کبیر خجسته باد همانا دلهای پاک ایرانیان نگاهبان یاد کوروش خواهند بود. 

 

اطلاعات نوشته شده درباره کوروش کبیر رو می توانید در اینجا *** کوروش کبیر*** ببینید.

کوروش کبیر، ذوالقرنین پیامبر

برای ذوالقرنین معانی مختلفی وجود دارد. در نزدیکی آرامگاه کوروش کبیر نگاره ای سنگی قرار داشت که بر بالای آن نام کوروش نوشته شده بود.

بر مبنای نوشته های هرودوت: که " ایرانیان خدایان خود را تصویر نمی کردند" قبول اینکه نقش بالدار به یکی از خدایان بومی تعلق داشته است دشوار است.

نقش برجسته نشان دهنده ی مردی است با ریش انبوه و چهار بال که پیکر رو به سمت چپ یعنی به سوی مرکز بنا دارد. در دو طرف دو بال مثل بالهای عقاب و در روی سر او دو شاخ به صورت قوچ وجود دارد فقط دست راست او کشیده شده است. لباس پیکر از نمونه همان لباس هایی است که پادشاهان بابل و ایران در تندیس ها به تن داشته اند. این مرد تاجی بر سر دارد که به یک کلاه شیاردار کاملا چسبیده به سر، وصل است. این تاج بر روی شاخهای بلند و تالدار یک قوچ حبشی و میان دو مار کبرای پشت به هم که هر یک گوی کوچکی را به نماد خورشید بر سر دارند، قرار گرفته است. بخش اصلی این تاج شامل سه دسته گل نی است که هر یک از آنها گوی خورشید را بر فراز داشته و با پر شتر مرغی احاطه شده اند.  سه حلقه خورشید با دایره های هم مرکز در انتهای دست گل نی قرار دارد. با وجود وضع نامناسب بیشتر بخش های جلو صورت هنوز می توان قسمت هایی از خط مستقیم کلاه را بر روی پیشانی، گوشه های چشم بادامی شکل، بخش عمده ای از خط خارجی بینی نوک تیز، بقایای نا مشخص لب ها و قسمت عمده ریش فردار و انبوه را تشخیص داد. اندام این نقش با یک ردای یکسره و حاشیه دار ملبس شده است که از روی بازوی راست می گذرد. سجافهای عمودی و افقی حاشیه ها به لبه های باریکی با نقش گل ختم می شود که هر گل دارای هشت گلبرگ و هشت کاسبرگ کوچک است. پاها عریان بوده و دست چپ هم فقط می توان حدس زد که انگشتان آن ادامه یافته بوده تا فضای بین دو بال را پر کند.

استاد علی سامی احتمال می دهد این پیکر مظهر فروهر می باشد زیرا نوعی روحانیت و الوهیت در نقش میبیند و او را همتای روحانی یه کوروش می داند.

استاد شاپور شهبازی آن را به آرمانی از کوروش نسبت می دهد.

ابوالکلام آزاد، دانشمند شهیر هندی این نگاره را ذوالقرنین یاد شده در قران دانسته است.

تورات در سفر دانیال(8-1( از بیچارگی و رهایی و پیشگویی در نجات یافتن یهودیان به وسیله قوچ (تشبیه به کلاه کوروش) به ذوالقرنین اشاره شده است. (ذوالقرنین یعنی دو شاخ)

"قرن" در عربی و هم در عبری معنای شاخ و هم گیسو را می دهد. در واقع کوروش کلاهی بر سر داشته مانند سرو. همانطور که می بینیم نگاره مزبور در مورد لقب کوروش به ما کمک شایانی می کند که همان ذوالقرنین است.

دو بال نگاره هم گویای همان تصویری است که در سفر یشعاه (عقاب شرق ) بیان شده است. با توجه به اینکه نام کوروش در کتیبه مفقود شده بالای آن ذکر گردیده گرایش بیشتر وجود داشته که همان "ذوالقرنین" یعنی دانده دو شاخ در قرآن است.

در کتاب عزرا (3-1 و 1) گفته شده که تمام اسیرانی که بوسیله نبوکد نصر گرفتار شده بودند به سرزکین خود ارشلیم بازگشته . معبد خود را از نو بنا کردند و در جای دیگر کوروش کوروش را به عقاب شرق تشبیه کرده است: " من عقاب شرق را فراخواندم. من این مرد را که از سرزمین دور می آید و خشنودی مرا فراهم می کند فراخواندم." خلاصه از نص اسفار یهود چنین بر می آید که تصویر کوروش، همان "ذوالقرنین" است.

این مطلب ادامه دارد......