اینجا ایران است.
اینجا ایران بود سرزمینی از شرق تا غرب.
سرزمینی پهناور.
سرزمینی پر از عدالت.
سرزمین شعر و ادب و هنر.
سرزمین دوستی ها و ملل.
سرزمین گفتگوی تمدنها.
سرزمین فرودگان و هفت سین.
سرزمین امرداد و آتش.
سرزمین مهر و مهرگان.
سرزمین اسفندگان و نیاکان.
سرزمین پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک.
سرزمین خنده ها و پای کوبی ها.
سرزمین جشن و نوروز.
سرزمین پادشاهان بزرگ.
سرزمین سعدی و حافظ و بو علی سینا.
سرزمین رازی و علم.
سرزمین یکتاپرستی.
سرزمینی با زنانی شاد و مردهای غیور.
سرزمین تار و تمبک.
سرزمین آزادی.
سرزمین تولدها.
ایران، ایران نبود پارس بود با مردمان پارسی زبان.
ایران، ایران شد.
گربه ای خاموش.
مردمانی با نیرنگ و دورویی.
مردمانی با زبان عرب.
مردمانی با نژاد گم شده.
مردمانی سر به تو برده.
مردمانی اندرخم کوچه های هویت.
با زنانی خفته و خسته و سیاه پوش.
پارس، ایران شد.
ایرانی بسته و سست.
ایرانی غمگین.
ایران ام.ا.م.ه به سرها.
سرزمینی با محرم و شوال.
سرزمین قهر و کینه.
سرزمین مریضی و آفت.
سرزمین خفقان.
سرزمین فرار مغزها.
سرزمینی با نوای های هوی.
سرزمین مرگهای بی پایان دلها.
از وقتی روزبه شد سلمان و پارس شد عجم، دیگر نشانی از آریا و آریایی باقی نماند.