آواتار .... Avatar

روز اول اکران فیلم آواتار بود که تونستیم یه جای تقریبا خوب وسط و بالای سینما گیر بیاریم "چون از قبل رزرو کرده بودیم " تمام سیانس ها پر بود و تا روز بعد هم بلیط ها فروخته شده بود 3 ماه تبلیغات بدون استاپ روی هر دیوار و شیشه و تلوزیون و... همه رو کنجکاو کرده بود که ببینن این باز جیمز کمرون چه شاهکاری رو پرده های نقره ای سه بعدی برده ... قبل از نمایش فیلم بحث داغ بود که آیا آواتار Avatar می تونه رکورد فروش فیلم تایتانیک جیمز کمرون رو بزنه یا نه؟؟؟  

  

 

داستان خیلی خلاصه از این قراره که:  

 

موجوداتی تقریبا شبیه انسانها ولی با قدی تقریبا 1.5 تا 2 برابر انسانها و با سه انگشت و پوست ابی که روی بدنهاشون نقاط نورانی یا بهتر بگم شبرنگ وجود داره در سیاره ای به نام پندورا زندگی می کنن که این موجودات آواتار نام دارن ...آواتارها با تمام هستی پندورا ارتباط درونی دارن. این موجودات موهای بافته بلندی دارن که انتهای موها نخ های ابریشمی عجیبی وجود داره که بوسیله اونها به همدیگه ... به درخت ... به گلها و حتی به اسبهاشون متصل میشن که ساختارش منو یاد USB انداخت و از این طریق می تونن همدیگه رو احساس و یا آروم کنن و احساساتشون رو به همدیگه منتقل کنن.

  

پندورا pandora  خیلی خیلی قشنگ بود ...  برای اطلاعات بیشتر می تونین این رو نگاه کنین

  http://www.youtube.com/watch?v=EE1IvFDrRUs 

رنگ آمیزی گلها و فضا اونهم سه بعدی به شما این امکان رو میده که واقعا خودتون رو در اونجا احساس کنین و آرزو داشته باشین که یه همچین جایی وجود داشته باشه ... رنگها شفاف و فسفری بودن و همه چیز نورانی که من در هیچ فیلمی این نوع ترکیب رنگ رو اصلا ندیده بودم. پندورا موجودات افسانه ای خیلی قشنگی داره. آواتارها در این سرزمین خیلی با صلح و آرامش زندگی می کردن که طبق معمول سر و کله ارتش آمریکا و دانشمندان زمینی پیدا می شه و در فیلم سعی در راز گشایی از رازهای پندورا دارن و اینکه آیا سرمنشاء تمام نورهای از درختی به نام ghost tree؟  و بر اساس همین کنجکاوی تونستن با پیوند دی.ان.ای آواتار انسانها رو خلق کنن که از طریق فکر با اونها در ارتباطه.   

یکی از این دانشمندان میمیره و مجبور میشن برادر اون رو جایگزین کنن که از نظر ژنتیکی جور در بیاد. برادر این دانشمند کسی نیست جز Sam Worthington که در نقش  Jake sully بازی می کنه که یک جنگجو بوده و در یکی از مبارزه ها پای خودش رو از دست داده. جیک در دنیا آواتارها به خوبی جای خودش رو باز می کنه و می تونه با Neytiri که دختر رئیس قبیله است زندگی عاشقانه ای در پندورا داشته باشه ولی دریغ از اینکه تصمیم ارتش امریکا در نابودی درخت عظیم جسته ای است که اونها در زیر اون زندگی می کنن ...   

داستان بر عکس بقیه داستانهاست ... توی فیلمها موجودات فضایی به انسانها حمله می کردن و موجودات بدی بودن اما در این فیلم اونها موجودات با احساس هستن و انسانها به اونها حمله می کنن البته این یه مدل دیگه اش هم توی " منطقه 9 " دیدیم.

 

داستان فیلم بینظیر بود ... جدید و داغ ...  عشق و احساس در کنار یک فیلم تخیلی که صحنه های اکشن خیلی زیادی داره حوصله شما رو نه تنها سر نمیبره بلکه بهتون قول میدم مثل ما برای دیدن دوباره فیلم پولتون رو خرج خواهید کرد چووووووووووون این فیلمیه که فقط و فقط باید تو سینما و سه بعدی ببینین.

نظرات 15 + ارسال نظر
- پنج‌شنبه 17 دی 1388 ساعت 16:26 http://lvlovie.blogfa.com

آخرش چی میشه؟

باید ببینی دیگه ... ولی دی کل من که داستان رو کلا تعریف نکردم که بگم آخرش چی می شه!!!

مصطفی مرتضوی پنج‌شنبه 17 دی 1388 ساعت 17:48 http://hivanet.blogfa

از اون لوگوی بالا سمت چپ و پست یا حسین ممنونم. استرالیا خوش می گذره الحمدلله؟

بد نمیگذره ... خواهش می کنم ... ما که بیشتر از این نمی تونیم به شما کمک کنیم ... واقعا شرمنده ببخشید

محمد پنج‌شنبه 17 دی 1388 ساعت 18:23 http://mohamed.blogsky.com/

چقدر با هیجان تعریف کردی! با اینکه از این جور فیلما کلا بدم میاد ولی اونجور که شما تعریف کردی وسوسه شدم ببینمش اما نه سه بعدی!

خیلی قشنگه ... حتما ببین البته این روزها نسخه سه بعدی فیلمها با عینک هاشون به بازار میآن ... یه چند تا از این فیلمهای سه بعدی برای علیرضا بگیر تو خونه ببینه. تجربه خوبیه

کوروش پارسا جمعه 18 دی 1388 ساعت 20:16 http://kaspian.blogsky.com

حنا دختری در مزرعه
حنا دختری در مزرعه
حنا دختری در مزرعه
حنا دختری در مزرعه
حنا دختری در مزرعه
...
..
!!!!!!!!!!!!!!!!

آواتار یه بعدی
آواتار دو بعدی
آواتار سه بعدی


(:

حسام شنبه 19 دی 1388 ساعت 14:48 http://hessamm.blogsky.com

پس بالاخره دیدین؟ کاش بیشتر می نوشتی. داستانش رو که می دونم - یعنی اصلا فیلمنامه رو خوندم - درباره چیزای دیگه اش بیشتر بنویس. می دونی که این فیلم نقطه عطفی در صنعت سینماست و مطمئنا راه سینما بعد از ساخت این فیلم تغییر پیدا می کنه.

بابا من که خیلی وقت پیش برات نوشتم که دیدیمش ولی وقت نمی شد بنویسم.

آره حتما همینطوری خواهد شد ... اینجور فیلمها کار بقیه رو سخت تر می کنن چون فیلمهایی که ساخته خواهد شد باید بهتر از این باشن ...

فقط می تونم بگم فیلم فوق العاده بود. به این می گن یه فیلم موفق!!!

احسان یکشنبه 20 دی 1388 ساعت 20:19

من بیشتر توضیح میدم:
کف کف کف! یعنی همش کف میکنیم وقتی این فیلم رو میبینیم. تا حالا همه فیلم ها موجودات تخیلی رو به تصویر میکشیدن که به زمین اومدن اما این فیلم برای اولین بار نشون میده که انسان ها نقش شاید بهتره بگیم بیگانه رو برای سیاره دیگر بازی میکنن!

به نظرم باید دعوتش کنیم جیمز رو بیاد دور هم بپرسیم چی شد که این فیلم رو ساخت!

از همه مهمتر میدونین چیه؟؟ روی IMDB برین ببینین چه فیلم هایی تو دستشه که میخواد بسازه....

آرمان دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 19:04

خوش بحالتون که اونجا سینمای سه بعدی دارین.....
ما اینجا باید به اجبار پسر تهرونی نگاه کنیم......

سینما آزادی هم سینما سه بعدی داره که!!! کاری نداره فیلمش رو تهیه کنین و توی خوه ببینین

حسام سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 16:04 http://hessamm.blogsky.com

ما تیزر ۵ دقیقه ای آواتار رو توی سینمای سه بعدی دیدیم (قبل از فیلم A Christmas Carol) و همونجا حس کردم صنعت سینما وارد فاز جدیدی شده. درست مثل زمانی که از فیلم های صامت به صدادار منتقل شد... یا از سیاه و سفید به رنگی. آینده سینما همینجور فیلم هاست که هم نهایت سرگرمیه و هم نهایت تکنیک و تبحر.

اگر اومدیم ایران حتما نسخه سه بعدی با عینک اش رو برات میآریم.

حسام سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 19:51 http://hessamm.blogsky.com

هورا! کی میاین ایران؟!

ما عینک و یه تعداد فیلم سه بعدی خریدیم اینجا توی تلویزیون تماشا می کنیم ولی ابعاد تلویزیون با سینمای مثلا IMAX اصلا قابل مقایسه نیست!

فعلا که فیلم سه بعدی آواتار نیومده بیرون .... هر وقت اوم بیاد میآییم.

چرا یه پروژکتور نمی گیری با پرده !!!

حسام چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 14:42 http://hessamm.blogsky.com

اتفاقا فکرش هستم. اما خیلی دردسر داره.

آواتار هم فکر نکنم زودتر از یکسال دیگه بیاد بیرون. حالا حالاها داره می فروشه. به نظر من که می ره بالای دو میلیارد دلار.

آره ما هم با عمو اینا قرار گذاشتیم دوباره بریم ... توی این هفته دوبار میریم

لامصب هنوز فروش داره هاااااااا

ر و ز ب ه پنج‌شنبه 24 دی 1388 ساعت 09:08

اون "فقط و فقط" پایانی به کل زد تو حس و حال ما !!
ما اینجا همون سینما تک بعدی شو هم نداریم چه برسه به سه بعدی!
تایتانیک رو می زنه !

استدعا می کنم !!! شما اینجوری می نویسین من یاد فیلم " عزیزم من کوک نیستم می افتم"

- جمعه 25 دی 1388 ساعت 05:14 http://lvlovie.blogfa.com

دیدمش
انگاری از روی دست چند فیلم دیگه نگاه کرده باشه
ناخونک زده باشه
اما فوق العاده بود

؟؟؟ از دید من که ایده ها کاملا جدید بود!!

ر و ز ب ه پنج‌شنبه 1 بهمن 1388 ساعت 00:26

اینجا کاراکتر خنده رو نداره آره؟؟
:)))))

ولی خوب جدی گفتم! ما اینجا سینماشو نداریم!
به هر حال با مشقت فراوان تلاش می کنیم که این رو ببینیم حالا بذار نخست ببینیم یه چند صد سال دیگه یه جاهایی به مانند شما گیر می یاریم و اگه شانسمون بگه دوباره اکران میشه خودمون با خدمه اون سینما می شینیم دو تایی نگاش می کنیم!
:دی

خب چرا خودتون یدونه خونگی اش رو درست نمی کنین؟؟؟

ر و ز ب ه جمعه 2 بهمن 1388 ساعت 00:20

حکایتی درازی دارد این داستان!
دوستان می دونن..

ما همین کیف دی وی دی مون رو چند ساله پیش اون زمان که خیلی خیلی بچه تر بودیم اومدن بردن (البته اومده بودن بابای محارب مون رو ببرن اینم دم دست شون بود گفتن شاید سی دی ها مستهجن لا الله عله لاه.. بردن)

دیگه اگه از این کارهای ژیگول ویگول کردیم خود عین "محاربه" است
:دی

+ در اندیشه همین کارم بس زیاد !!

عیبی نداره بابا ... دوباره شروع کنین چیزی که زیاده زمان و دی وی دی و فیلم و کپی و ...

هادی دوشنبه 24 اسفند 1388 ساعت 06:10

زمانی که این فیلم رو دیدم ناخود آگاه یاد فضاسازی و نام های یه بازی کامپیوتری افتادم نمیدونم چرا این همه وجه تشبیه در این دو مورد وجود داره اسم بازیه raise of legend که ساخت 2005 هست و از سلسله بازی های Raise of nation هست برام جای تعجب داره!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد