دیشب برای چهارمین بار رفتیم سینما فیلم X-man , wolverine شاهکاری دیگه از مارول با بازی فوق العاده هنرپیشه استرالیایی Hugh Jackman که هم خیلی محبوب و هم خیلی هنرمند. بماند که باوجود اینکه باکس افیس اون پیرمرده از فیلم خیلی بد گفت و حدس می زد که نمایشموفقی نخواهد داشت و موضوع اش مثل 3 تا فیلم اولیش نیست و ....
از اول تا آخر فیلم شما میخکوب صندلی بودین و از نظر من خیلی از 3 تای اولی موفق تر بود! توی 3 تای اولی شما خیلی بچه می دیدین و شخصیت های فیلم زیاد بودن و یه جورایی شلوغ بود ولی توی وولوورین موضوع داستان روی خود لوگن و برادر اون متمرکز شده و کل داستان فلش بک به اوایل داستان ایکس من ها داره. شخصیت های این قسمت خیلی قوی تر و اساسی تر از دفعه های پیش بودن معنای واقعی قدرت رو می شد راحت احساس کرد. داستان خیلی زیبا به قسمتهای بعدی ربط داده شده بود.
خیلی فیلم قشنگی بود ما که خیلی لذت بردیم ... شما هم حتما ببینین.
یادمه وقتی توی ایران می خواستیم بریم سینما میرفتیم نزدیک ترین بقالی و یه عالمه چیپس و پفک و تنقلات صدا دار تهیه می کردیم بعد هم میرفتیم سینما برای یکی از فیلمهای سناریو تکراری ایرانی!!!.......... بوی کالباس و چیپس و .... توی سینما و گرمای سالنها توی تابستون و .... حتما میدونین من چی میگم؟ تازه جدید هم مد شده بود که نمی ذاشتن از بیرون چیزی بخریم و باید حتما از بوفه سینما خرید می کردیم!
توی سینماهای اینجا همه خوراکی می خورن پر سروصدا جعبه های ذرت بو داده با نوشابه و میلهای مک دونالد و بستنی و ... همه صندلی ها جا برای نوشیدنی دارن و نوشیدنی کسی مثل ایران زمین نمیریزه که شما هم پاتون روش بره و ته کفشتون تا آخر چسبوک بشه! تهویه هوا اینقدر قویه که شما هیچ بویی حتی خوراکی خودتون رو احساس نمی کنین و صدای فیلم اینقدر کیفیت داره که صدای خوردن بقیه اذیتتون نمی کنه! هر چند اینجا ذرت بجای چیپس می خورن که صدا نداره!
هفته ای که گذشت هفته مد استرالیا بود و آخر هفته هم Australia red carpet - 2009 بود که خیلی با شکوه برگزار شد و چهارشنبه هفته پیش هم Hugh Jackman اکران فیلم ایکس من و افتتاح کرد...
من دندونهای ردیف و سفیدی دارم اما جنس خوبی ندارن!
بچه که بودم کلاس پنجم ابتدایی با خواهر کوچکترم مشغول بازی بودیم که خواهرم یه اسباب بازی سمت من پرت کرد و ناگهان یکی از دندونهای جلوم چپ یه! شکست و خونریزی کرد.... بعد از چند سال سیاه شد.... به دکترهای زیادی مراجعه کردیم ولی همشون می گفتن باید ۱۸ سالش تموم بشه که استخوان فک دیگه رشد نکنه! هنوزم برام سواله که وقتی نمی تونستن کاری بکنن چرا بهانه! بگو نه ... نمی تونم...
خلاصه یه آقای دکتری پیشنهاد روکش رو برای دندونهام داد و ما هم قبول کردیم بهترین پیشنهادی بود که شنیده بودیم...
ادامه مطلب ...
چند دهه پیش مردم کشور ما رسم داشتند برای پخت غذا مخصوصا" خورشت و آش از قابلمه های مسی استفاده میکردند و یک کفگیر آهنی داشتند به نام حسوم که موقع پخت غذا دائم درون آن قرار میگرفت...
ادامه مطلب ...