Undo



تکنولوژی وقتی پیشرفت کرد که دکمه Undo  اختراع شد ... !!!! 



اگر این دکمه در دنیای واقعی هم وجود داشت چییییییییییی می شد!!! می تونستی واسه سیستمت تعریف کنی تا 10 سال رو برات آندو کنه. چقدر خوب می شد نه؟؟؟ 


دارم یه پروژه سنگین در مورد بیماری های پوستی می نویسم (کپی و پیست از اینترنت ) می کنم و از نعمت داشتن دکمه آندو روی کیبوردم از خداوندگار سپاسگذارم.

خوناشام های معروف

اصلا همه یه دوره خوناشام بودن ... اصلا رسمه هرچی خوشتیپه اول خوناشام بشه بعد معروف !!! 

برای همینم خوناشام ها همه خوشگل و خوش تیپ  یا "هوش جیلی موشجیلا " انتخاب میشن ... برای اینکه معروف شن!!! مثلا برد پیت، تام کروز، آنتونیو باندرآس، گری الدمن، kristian Dunst، مایکل شین، استاد همه وامپایرهااااااا Bill Nighy ، کیت بکینسل، رابرت پتینسن، Peter Facinelli، اووووووووه و خیلی های دیگه!!

 

خوناشام ها یا همون داستان vampires داستان جدیدی نیست و در سال 1920 اولین فیلم اونها به طریقه ثامت و سیاه و سفید ساخته شد و تا الآن هم در سینما طرفدارهای خودش رو داره. 

اوایل چهره خوبی نداشتن و خیلی ها از اونها وحشت داشتن اما در سینمای امروزه کاملا عوض شده و اونها جایگاه بهتری دارن و می تونن پول خوبی رو دربیارن ...


این مطلب رو واسه این نوشتم که امروز دیدم یه پسر بچه 7 ساله داشت با دوستش بحثمی کرد که فرق werewolf  با vampire چیه؟؟؟ همه رو هم می شناختن

یه بعداظهر سگی


دلم نمی خواد از جام پاشم ... دلم می خواد تا ظهر نه تا شب همینجورررررررررری بخوابم !!!

اصلا دلم نمی خواد امروز صورتم رو exfoliate بکنم و کرم بزنم اصلا بذار تمام سلولهای مرده پوستم رو هم جمع بشن تا پوستم کلفت شه.

دلم می خواد برم از توی یخچال یه دسر شکلاتی با 1000 تا کالری بردارم بخوورم اصلا به کسی چه!! اصلا دلم می خواد خونه همینجوری کثیف باشه و کثیفترش کنم ... مگه چی می شه ؟؟؟ واااااااااای بعدازظهر رو چی کار کنم ؟

دلم می خواد بشینم تا شب پای کامپیوتر و کلیک کنم تا پاهام سر شه! بذار ظرفهای کثیف اینقدر بمونه تا خونه بوی تعفن بگیره.

دلم می خواد موهای یه نفر رو از ته بکشم.

الآن میرم ناخن گیر رو برمیدارم ناخونامو از ته می گیرم بعدشم تمام موهای زیر پوستیه پامو اینقدر فشار می دم تا جاشون کبود بمونه ...

اینقدر سرمو بخارونم تا بسوزه، تمام شمعهای نصفه و اسپری ها و شامپوهای نصفه رو همه رو میریزم دور.

این گلها دارن اعصابمو خورد می کنن الآن همه اش رو از ته می چینم ...

تف میکنم روی آینه و با دستم می کشم رو تموم آینه تا همینجوری گه بمونه! سیفونم نمی کشم و لباسای پارمو می پوشم و آرایش و ریملهای ریخته زیر چشمم رو هم پاک نمی کنم ...

واااااااااای بعدازظهر رو چی کار کنم ؟

دندونام رو هم دوست ندارم مسواک بزنم ... این صندلیه میخ داره نمی تونم روش بشینم... لاکهای روی ناخنم رو با دندونام می کنم حوصله لاک پاک کن ندارم ...... اه !!!

حموم واسه چی دیگه!! الآن این مارمولکه رو میندازم توی شیشه و میذارم توی ماکرو ویو تا بپذه بعد هم میذارم بیرون تا درس عبرتی بشه واسه بقیشون تا توی خونه ما نیآن ....


درین درین درنگ دن ... ری دا دا دا دادان دان ... درین درین درنگ دن ... ری دا دا دا دادان دان

... اه این کیه دیگه!!!

درین درین درنگ دن ... ری دا دا دا

یه دوست خوب ؟؟؟ سلللللللللللللللللللام چه کار خوبی کردی زنگ زدی!!!



بعد از مکالمه : یه حموم تکمیل میکنم و لباسهای ورزشم رو برمی دارم و خودم رو واسه یه "بعد از ظهر سگی" آماده میکنم


چقدر دلم واسه یه دوست خوووووووووووب تنگ شده