جشنواره تابستانی

چند وقتیه که مدام از تلوزیون تبلیغ جشنواره تابستانی کیش پخش میشه و از اواخر بهمن ماه چند بیلیبورد در سطح شهر تهران  جشنواره تابستانی تهران را تبلیغ میکردند که برای من جای سوال بود که مگه میخوان چی کار کنن؟؟؟ توی تابستون؟؟؟ کشورهایی مثل ترکیه و روسیه و کشورهایی مانند اینها که، در طی 3 ماه تابستون و کشورهایی مانند دبی و مالزی و چین و هند و . . . در پاییز و زمستان به تعداد جمعیت کشورشان و شاید هم بیشترتوریست دارند. در کشوری مثل ترکیه جنب وجوشی برپاست که دیدن داره. داشتن یه همچین واژه ای مانند جشنواره تابستانی قابل قبول است ولی با توجه به این که اینجا ایران است این واژه درحد ما نمیگنجد مگر اینکه منظورشون از جشنواره تابستانی : 1- سهمیه بندی بنزین 2- گرفتن سندل پوشان و بدحجاب ها 3- گیر دادن به صدای ضبط ماشین ها 4- و یا گرفتن کسانی که مانتو سفید در طی تابستون به تن کردند باشه شاید هم منظورشون جشنواره تابستانی فیلم های شبکه دو است؟؟؟ من نمیدونم در کیش چه خبره اما میدونم خبر خاصی نمیتونه باشه البته از زمانی که کلاسهای آرایشی آقای زاره در کیش برگزار میشه و بلیط های کیش کم یاب و گران شده فکر کنم خبرایی است. نه؟؟؟؟

شادی = غم

اینجا ایران است. فرقی بین روزهای عید وعزا نیست توی جفتشون دعاها با یک لحن خونده میشن. دیروز سالروز ولادت امام حسین بود و این یارو که تا چشاش هم ریش داره زیارت عاشورا را می خوند و گریه میکرد. چرا ما حق شادی نداریم؟؟ همچنین دیشب افتتاحیه المپیاد ایران بود شاید دیدید یه برنامه مسخره با مجری هایی بیمزه توی هوای آزاد، دریاچه آزادی . تا یک گروه اومدن دف بزنند برنامه رو قطع کردند و به استودیو برگشتن! چرا کارهای خودشون رو هم سانسور میکنند ای بابا این مداح ها هم روزهای شادی میخونن و گریه میکنن و هم روزهای عزا.  ماهواره هم که قدقن کردن واقعا اونهایی که ماهواره ندارن چی کار میکنن؟؟ خیلی سخته که بدون شادی و موسیقی زندگی کرد. جالبه سال دیگه المپیک گوانجو چینه و باید دید که اینها چه کار میکنن خب میشه حدس زد و تصور کرد. بازی فینال لیگ برتر سال 84 بود که استقلال قهرمان شد یادتونه؟؟ جشنی رو توی استادیوم آزادی گرفتن" گفتن آتش بازی داریم و قبل از شروع اش اول  از همه مسوولین که این برنامه را تدارک دیدن تشکر و مصاحبه کردن " بابا چه مراسمی دیدنی و خنده داری. فیلم بردار بجای اینکه آسمونو نشون بده کارتن های مقوای روی زمین رو نشون میداد که ازتوی اونها یک مشت فشفشه هایی به سمت آسمون پرتاپ میشن و تا یک متر بیشتر هم نمیرفتن، اون طرفتر هم چند تا ترقه و دینامیت سروصدایی راه انداخته بودن که بیا و ببین فکر کنم موادشون رو ازهمین چهارراه آزادی از دست فروشها خریده بودند. واقعا مسخره بود دودی توی هوا بود که هیچی معلوم نبود بهرحال باید قبول کرد که اینجا ایران است و این کارها معنا نداره. ببینیم امسال چی کار میکنن؟؟

شیراز

تا حالا شیراز رفتید؟؟ اون هم توی اردیبهشت ماه اون هم پانزدهم ؟؟ اگه رفتید حتما هوسشو دوباره میکنید جای با صفاییه آدماش یه ذره شوتن اما خیلی باحال و باصفان و همچنین خون گرم -زمانی که به  شهرهای دیگه برید قدر آدماشو میدونید- دخترهاشون خیلی قشنگ نیستن بیخود حافظ نگفته:

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد    بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد

خارجیها شیراز رو با اسم شراب نابش میشناسن و یا با اسم پارسه و همچنین به قول خودشون یه چیزایی در مورد پرسپولیس. شیراز یکی از بهترین و ناب ترین شراب های دنیا را دارد.  آثار تاریخی- باستانی زیبایی داره که همشون به استثناء چند تاشون که خونه های بابابزرگهاشون رو موزه کردند، دیدنیند مخصوصا مسجد نصیرالملوک که از معماری فوق العاده ای برخوردار است با عبور نور از شیشه های رنگی و انعکاس آن بروی کف منظره زیبایی رو به نمایش میذاره و بین آثار تاریخی های داخل شهر سری از سرها جداست اما نارنجستان قوام و باغ دلگشا و باغ ارم جای خودشون رو دارن. نارنجستان قوام با سقف آینه کاری شده و دیوارهایی با نقاشی های زیبا و شیشه های رنگی و حیاط پر از گل های رز و نسترن و شکوه ایوان اصلی عقل هر بیننده ای را مدهوش میکنه. سرای مشیر و بازار وکیل هم از بازار های سنتی شیرازند. حافظیه و سعدیه هم که جای خودشون را دارن. سعدیه در دامنه کوهی قرار داره از بدو ورود گلهای رنگی رز و اطلسی به استقبال شما میان و در حیاط اصلی گلدانهای اطلسی و شمدانی و بوته های بهار نارنج به شما خوش آمدگویی میگن عطری که در فضا است همون بوی شیرازاست و شما هروقت اون بو به شامتون برسه یاد شیراز می افتید در حیاط پشت مقبره سروهای بلند قامت که نشانه از قدمت مقبره داره به انتظار شما ایستادن از در ورودی و حتی نیمه های خیابان سروها دیده میشن می تونید از خودتون با خرید شربت نسترن پذیرایی کنید و یا در قهوه خانه سنتی که در جوار مقبره میباشد دور چشمه ای زلال با تماشای ماهی های درخشان و فضای شاعرانه چای نوش جان کنید. حافظیه هم که دیگه وصفش را همه شنیدن اون هم بیشتراز سعدیه نباشه، کمتر گل و عطر نداره. عطر اطلسی و بهارنارنج در کل فضای شیراز شما را همراهی میکنه

     

نارنجستان قوام         سرای مشیر              باغ ارم             

و اما تخت جمشید، بر اسکندر و خاندان اون لعنت که با به آتش کشیدن تخت جمشید و شوش و ...  نه به ایرانی ها بلکه به بشر خیانت بزرگی کرد. حتما برید وباقیمانده مجموعه تخت جمشید و نقش رستم و پاسارگاد و نقش رجب را ببینید. چون اینها تنها چیزیهایی هستند که از ایرانی ها نمی تونند بگیرند. خلاصه اینکه شیراز خیلی قشنگه و هر چی بگم کم گفتم و هم اینکه به من خیلی خوش گذشت. بی خود نبود که حافظ گفته:

خوشا شیراز و وصف بی مثالش                    خداوندا نگهدار از زوالش

به شیراز آی و فیض روح قدسی                   بجوی از مردم صاحب کمالش