هر گل یه بویی داره

 

 

روزای آخری که داشتیم خداحافظی و اینا می کردیم...و گریه و ... اوه اوه و .... خبرش رسید که بالآخره بنده خاله شدم اونم از نوع خانومش یعنی خاله خانوم ! "خاله بزرگه ام"  

 

به مامان گفتم : بیا دیدی من دارم میرم خدا یکی رو جای من گذاشت که بیشتر از منم مشغولش می شی!!!! 

 

مامان بهم گفت : دخترم ، هر گل یه بویی داره !  

به مامان گفتم : مامان جان عصر تکنولوژیه ... بابا وبکم هست و هر وقت اراده کنی می تونیم باهم حرف بزنیم 

مامان بهم گفت: وبکم که گرمی آغوش رو منتقل نمی کنه! احساس و بو رو منتقل نمی کنه، مادر!

 

من نفهمیدم مامانم بهم چی گفت حالا که خاله شدم می فهمم چی گفت!! 

 

ده روزی هست که خاله شدم........ هی!

 خلاصه خاله شدن از راه دور خیلی سخته مخصوصا اینکه نمی تونی خواهرزاده ات رو بغل کنی و بو کنی .... حالا دارم روزها رو میشمارم تا برم ببینمش   وب کم و عکس و ... جواب نمی ده!

 

نمی دونم چجوری می خام از ایران برگردم اینجا؟؟؟  

 

واقعا سخخخخخخخخخخخخخخته ها ... داشتم اینا رو می نوشتم گریه کردم! به همه گفتم گریه نکردم شما بگین " نکرده "