هنر آفرینش

 

                   

من عکس رو خیلی دوست دارم چند روز پیش که این عکس رو دیدم اول فکر کردم که عجب عکاسی بوده که تونسته این عکس رو بگیره !!!!  

بعد فکر کردم ............ 

خب منم می تونم ولی باید دوربین خیلی حرفه ای باشه  

بعد فکرم رو اصلاح کردم که:  

عجب دوربینی! عجب لنزی!  عجب شاتری!  که تونسته این عکس رو بندازه 

بعد فکر کردم ............  

که اگر این موجود کوچک به این زیبایی نبود عکس چه زیبایی می تونست داشته باشه؟ اگر آفرینش زیبا نبود عکاس ها و نقاشها از زیبایی چه چیزهایی می تونستن تصویر بردارن؟  

 

خدایا شکرت ............  

سپاس از این همه زیبایی هایی که آفریدی چقدر هم با حوصله و ظرافت. 

سپاس از فرصت هایی که بنده هات می دی و اونها نمی فهمن ببخشید اگه گاهی حتی فریاد می زنی که بنده این به صلاحته ! و ما نمی شنویم ! ببخشید که اینقدر سر خودمون رو شلوغ کردیم که حتی سرمون رو بالا نمی کنیم تا نعمتهات رو حتی تو آسمون ببینیم !  

خدایا شکرت ............

سیزده بدر

امروز ۱۳ فروردین ماه روز طبیعته!    

 

 به نظر من هیچ روزی به اندازه امروز طبیعت آسیب نمیبینه! 

 

در ایران:

- مردم از ساعت ۵ صبح بلند شدن رفتن پارک های حومه شهرها جا بگیرن که بقیشون هم که دیرتر بلند می شن بیان! ......... 

- ملت سبزه هاشون رو هم برعکس میزارن رو ماشینشون وقتی هم اتوبانها و خیابانها رو می بینید از سبزهای رها شده به گند کشیده شدن!  

- جوجه کباب و کالباس گیر نمیآد و اگر هم گیر بیاد قیمتش از روزهای عادی خیلی گرونتره.. 

- جوونها برای خوش بودن یکی یدونه مشما مشکی و یه مشما حاوی مزه دستشون!! 

- یا بارون میآد و یا هوا خیلی گرمه .... جای سرسبز پیدا نمی شه که سبزه گره بزنی! سایه ها رو هم از دیشب گرفتن ... ۲ تا پارکه و ۵ میلیون جمعیت !

- از همه مهمتر......... دستشویی و صف اونه  

- اون طرفتر صدای گیتاری بگوش می رسه که چند تا جوون دارن می خونن و همه شعر ها هم غلط و غولوط . . . بازم دمشون گرم یه صدایی از اونها درمیآد که آدم نحسیه این روز رو بتونه به در کنه 

- بوی استامبولی با سالاد شیرازی و جوجه کباب و گوجه و کباب کوبیده کل پارک و برداشته  

- نیروهای مسوول انتظامی میآن و همه چیز و میریزن بهم!  

- بدمینتون و دومینو و وسطی و منج هم بازی های این روز بودن که الآن دیگه بازی با موبایل و جوکها و فیلم ها و پیامک های موبایل جای اون ورجه وورجه ها رو گرفته.  

- جاده شمال و بقیه جاده ها یکطرفه شده و ترافیک هم خیلی خیلی در جاده ها سنگینه! خدا نکنه امسال کشته بدیم

بعد از ظهر هم همه با سردرد و خستگی روز به سمت خونه ها در خیابانهای تهران که عین شهر مرده ها شده! دلگیر و غمگین! رادیو هم سردار سرسبزیان داره آمار تصادف ها و آتش سوزی ها و کشته شده های امروز رو می ده. شب هم که می ری خونه باید عزای کار رو بگیری که از فردا شروع می شه.   

 

همسر می گه:......... یه فیلم بزار ببینیم که امروز از یادمون بره یه بار خواستیم همرنگ جماعت شیم! یه چایی هم بزار سردردمون خوب بشه!  

 

........................................................... خب چی ببینیم؟؟؟؟ 

بارون پاییزی

از پریشب تا حالا همینطوری داره جرجر بارون می آد بارونش اصلاً بند نمی شه! هوا هم یه نموره سرد شده! خدا رو شکر به این میگن رحمت الهی اما دیگه خیلی زیادش می شه سیل! بارونه هااااااااااااااااا! خیابونها رو همچین میشوره که می تونی برهنه بری هرچند در روزهای دیگه اوزی ها و هندی ها پابرهنه هم دیده می شن!   

دیشب اخبار خانوم خوشگله می گفت ساحلهای منلی و بندای موجهاشون به ۵ الی ۶ متر رسیده که موج سوارها دلی از عزا درآوردن! واقعا چه دل و جراتی دارن که توی این هوای طوفانی می رن موج سواری! دیروز از پنجره بیرون رو نگاه کردم دیدم برگهای درخت روبروییمون داره زد میشه اما چند تا درخت دیگه تاره شروع کردن به گل دادن (این عکسها مال منظره های پنجره خونه ماست) ... 

تهران هم که می گن برف اومده ! کندوان بسته شده!  چه بی موقع؟؟؟؟ 

 وقتی تاره اومدیم توی خونه و لوازم خریده بودیم یادمه داشتم سرویس خوابم رو برام میآوردن بالا که بارون شدیدی شروع شد ! با نگرانی گفتم این چه وقت بارون بود؟ آقایی که مسوول تحویل بود بهم گفت که ما بارون رو خیلی دوست داریم و خیلی دعا می کنیم که بارون بیاد چون چمنها و درختها رو آب می ده! شاید اگر تهران هم اینقدر بارون می آمد خیلی سرسبز میشد اما خب اونجا یعنی تهران جایی واسه چمن و درخت و ... نمونده بود که بارون سیرابشون کنه . . . اینجا از جنگلهای شمالمون هم سرسبزتره و اینقدر گل داره که سرچهاراه ها احتیاجی به گل فروختن نیست!